۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه

محلات زحمتکش نشین کلانشهرهای کشور کانون های اصلی سازماندهی نافرمانی مدنی علیه برچیدن یارانه هاست رضا سپیدرودی

سرداران و چکمه پوشان و حاکمان تاریک خانه های قتل و مرگ و شکنجه و کشتار به تهدیدها، عربده ها و اتهام زنی ها علیه مردم شدت داده اند. هنوز یارانه ها جمع نشده، سازمان سرکوب اعتراضات مردم را همه جا تشکیل داده اند و درست بر درهم شکستن مقاومت در اصلی ترین و کلیدی تری نقطه، یعنی سرکوب در محلات، دست گذاشته اند. به گفته فرماندهان انتظامی رژیم، طرح جدید سرکوب و پیگرد در تهران که، مطابق بهانه معمول به نام مقابله با اراذل و اوباش و اعتیاد شروع شده، "محله محور" خواهد بود. به عبارت دیگر می خواهند درست در آستانه اجرایی شدن طرح برچیدن یارانه ها در محلات زحمتکش نشین به بهانه پاکسازی اراذل و اوباش مستقر شوند. 


اولا اگر هدف مقابله با اراذل و اوباش بود، طرح های پیشین به چه نتایجی رسید؟ مگر می توان با وجود فقر روزافزون، ورشکستگی اقتصادی، بیکاری و آواره گی گسترده با بزه کاری، اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی از طریق سرکوب فاشیستی و ضرب و شتم پلیسی مقابله کرد؟ ثانیا: در شرایطی که همه اسکه های بزرگ و مبادی ورودی زمینی، هوایی و دریایی کشور در دست پاسداران و نظامیان است، روشن است که تجارت مرگبار مواد مخدر نمی تواند بدون نقش و حضور آنها در این ابعاد گسترده صورت بگیرد و بنابراین اگر هدف مبارزه با گسترش اعتیاد و جلوگیری از قاچاق مواد مخدر است نه با اعدام های گروهی معتادان و خرده فروشان مواد مخدر، نه با طرح های دوره ای بگیر و بنند قربانیان، نه با استقرار در محلات مختلف نمی توان با آن مبارزه کرد، بلکه در کنار راه اندازی تولید، مهار بیکاری و ایجاد اشتغال، سرمایه گذاری بر آموزش، و سرمایه گذاری بر بازپروری معتادان و ترک اعتیاد، باید مبادی ورود مواد مخدر را کنترل کرد. در حقیقت اگر بهانه های ظاهری را به کنار بگذاریم و طرح استقرار نیروهای سرکوب در محلات تهران را در کنار هشدارهای پی در پی مقامات رژیم بر علیه آنچه "فتنه اقتصادی" می نامند قرار دهیم، در وضع کنونی تنها یک هدف اساسی برای این طرح وجود دارد و آن جلوگیری از شورش زحمتکشان برعلیه گرانی قبض های برق و آب و گاز و بنزین و ممانعت از شکل گیری مقاومت توده ای علیه طرح شوک تراپی در سطح محلات است. اقدام رژیم در محله محوری کردن طرح برخورد با نارضایتی ها و استقرار نیروهای سرکوب در محلات دو معنای مهم دارد: اول این که ترس و وحشت شدید آنان را از شکل گیری اعتراضات توده ای برعلیه ریاضت اقتصادی، و گرانی وحشتناک مواد خوراکی و مصرفی حیاتی در سطح محلات تهران و بویژه محلات حاشیه نشین نشان می دهد. این طرح در عین حال ظرفیت ها و قابلیت های اشتعال نارضایتی توده ای در سطح محلات تهران را روشن می کند و در واقع کانون مهم خطری را نشان می دهد که در رابطه با برچیدن یارانه ها موجودیت رژیم را بیش از هر جای دیگر به خطر می اندازد. تمرکز رژیم بر محلات تهران نشان می دهد که حلقه مهم، بلافصل و بی واسطه در سازماندهی نافرمانی مدنی و توده ای کردن آن علیه طرح "هدفمند کردن یارانه ها" محلات و بویژه محلات زحمتکش نشین تهران و کلانشهرهای کشور است. در حقیقت نافرمانی مدنی به شرطی می تواند توده ای شود که اولا: لایه های هر چه وسیع تری از اعماق جامعه را مستقیما به میدان اعتراض و مقاومت و زیرپا گذاشتن بایدها و نبایدهای رژیم بکشاند، ثانیا نقطه شروع اعتراض و مقاومت را بر خواستی مشخص، بی واسطه و صرف نظر ناکردنی از نظر اکثریت مردم بنا کند؛ ثالثا: بتواند در فرایند اعتراض و مقاومت به خودسامان یابی مردم و سنگربندی توده ای در برابر استبداد بیانجامد. زیرا مردم اگر چه ممکن است در یک جدال موردی بتوانند رژیم را به عقب برانند؛ اما اگر نتوانند در پیکارهای مشخص و در مبارزه برای خواست های بی واسطه خود سنگرهای استواری از خویش و به همت خود بنا کنند، پیروزی شان یک بار مصرف و دارای عمر محدود خواهد بود و در اولین تندپیچ بعدی دستاوردهایش با تهاجم جدید رژیم از دست خواهد رفت. رابعا: نه فقط حضور مستقیم و گسترده مردم، نه فقط خصلت بلافصل مطالبه؛ نه فقط خودسامان یابی و سنگربندی توده ای که علاوه بر همه این ها/ و حتی برای تحقق یکایک آنها/ ابتکار عمل مردم در توده ای شدن نافرمانی مدنی نیز حائز اهمیت کلیدی است. آن دسته شعارها و راهکارهایی که تنها شکل منفعل، منفصل و مشروط در نافرمانی برای مردم قائلند، در حقیقت به طور عمده بهره برداری و دادوستد سیاسی با نارضایتی مردم را بر مضمون مطالبه توده ای ترجیح می دهند. ناگفته روشن است که ویژگی هایی چون خصلت بلافصل مطالبه؛ خودسامان یابی، سنگربندی توده ای و ابتکار عمل مردم را می توان در راهکار خودداری مردم از پرداخت قبض های جدید آب و برق و گاز مشاهده کرد. بیش از هشتاد درصد مردم با سطح کنونی دستمزدها، با وجود عمومیت داشتن بیکاری جوانان در خانوارهای شهری، و با وجود گرانی روزانه مایجتاج عمومی، واقعا توانایی پرداخت قبض های پنج تا ده برابر شده آب و برق و گاز را ندارند. بخصوص و بویژه لایه های فقیر و زحمتکش در کلانشهرها به هیچ وجه توانایی مالی پرداخت این قبض ها را ندارند. بنابراین عملا هیچ راهی جز خودداری از پرداختن این قبض ها ندارند. این هم برای سرکوبگران و هم برای خود توده محرومان و زحمتکشان کشور کاملا روشن و بدیهی است. درست به همین دلیل رویارویی در این زمینه طبیعی ترین و عادی ترین پیامد اجرای این طرح است. از سوی دیگر روشن است که نارضایتی عمومی در نقاطی ظرفیت اشتعال بیشتری دارد که پیوندها و روابط توده ای موثرتر و آشنایی ها و ارتباطات مردم ساده تر است. محلات، بویژه محلات زحمتکش نشین که در آنها همسایه ها سالها در کنار هم زندگی کرده اند و همدیگر را می شناسند درست از چنین ویژگی هایی برخوردارند. دقیقا به همین دلیل است که نیروهای سرکوب روی همین کانون متمرکز شده اند و جایی را نشانه گرفته اند که جرقه های اعتراض می تواند به شعله هایی پرفروغ تبدیل شود و کانون های اعتراض را در سراسر کشور برانگیزاند. تمرکز دستگاه سرکوب رژیم بر محلات، میدان اصلی رویارویی با آنان در رابطه با طرح برچیدن یارانه ها را روشن می کند. اگر استقرار نیروهای سرکوب در محلات قصد دارد فضای محلات را پادگانی کند، رعب و وحشت در محلات ایجاد نماید، و به تجسس و جاسوسی در مورد زمینه های بروز نارضایتی به منظور سرکوب سریع آنها اقدام نماید؛ فعالین و کنشگران جنبش های اعتراضی و بویژه حامیان کارگران و زحمتکشان و مدافعین جنبش کارگری نیز باید کانون مهم تمرکز خویش را بر محلات بگذارند. سازماندهی نارضایتی توده ای در محلات، خنثی کردن طرح ارعاب و سرکوب رژیم، روشنگری در میان مردم در مورد رابطه گرانی با طرح تهاجم رژیم به سطح معیشت آنان و اجرای شوک تراپی، و مقابله با توهم پرداخت نقدی در میان لایه های فقیر و زحمتکش محلات مختلف کلانشهرهای کشور در وضعیت کنونی از مهم ترین و فوری ترین وظایف هسته های مقاومت و همه فعالان و کنشگران جنبش های اعتراضی است.