بیش از
یک ماه از
شروع
آسیدپاشی های
زنجیره ای می
گذرد ، اما
هنوز دستگاه
های انتظامی و
امنیتی
جمهوری
اسلامی از چند
و چون این
جنایت های
هولناک گزارش
روشنی به دست
نداده اند. هنوز
حتی نمی گویند
قربانیان این
جنایت ها دقیقاً
چند نفرند و این
جنایت ها
دقیقاً کی و
کجا اتفاق افتاده
اند ؛ اما همه
امکانات شان
را به کار
گرفته اند تا
هر کسی را که در
پی ارتباطی میان
این جنایت ها
و الم شنگه ای
که شریعت
پناهان حاکم
در ماه های گذشته
علیه پوشش ،
اشتغال ، و حق
شهروندی
برابر زنان
راه انداخته
اند ، باشد ، عامل
"سرویس های
امنیتی
بیگانه" بنامند
و به اتهام
اقدام علیه
امنیت کشور
دستگیر کنند. بی
شرمی حیرت
انگیز اینها
یادآور آن
حکایت عبید زاکانی
است که می
گوید ( نقل به
معنی ) : مردی
به مسجد رفت
که نماز بگزارد.
آخوند را دید
که در کنار
منبر پسر بچه
ای را به کار
گرفته ؛ از
شدت ناراحتی
تُف کرد و
برگشت ؛ آخوند
پسرک را رها
کرد و یقه او
را گرفت که
خانه خدا
آنقدر خوار
شده که برآن
تُف می
اندازی؟