حدود یک ماه ازاعتصاب کارگران در پتروشیمی های ماهشهر و آبادان می گذرد. روز هفدهم مهرماه اعتصاب کارگران پتروشیمی بندرامام در دور سوم مبارزه، با یک مهلت دوماهه ازسوی کارگران به مدیریت پتروشیمی پایان یافت. تنها سه روز پس از پایان این اعتصاب، کارگران پتروشیمی درآبادان بعد از شکست مذاکرات شان با مدیریت اعتصاب خود را از سرگرفتند. پایان اعتصاب در پتروشیمی های ماهشهر و از سرگیری اعتصاب در آبادان این پرسش را که سرنوشت مبارزه برای کوتاه کردن دست شرکت های پیمانکاری در مجموعه شرکت های پتروشیمی چه سمت و سویی دارد در کانون توجه قرار داده است. چشم انداز اعتراضات کارگری در پتروشیمی ها با سه عامل یعنی وضعیت کلی این صنایع، مبارزات کارگران و وضعیت کنونی جنبش کارگری مربوط است.
یک: تا جایی که به وضعیت کلی صنایع پتروشیمی برمی گردد عواملی چون جایگاه مهم و حساس پتروشیمی دراقتصاد کشور در شرایط تنگ تر شدن حلقه محاصره تحریم ها، پرشمار بودن تعداد کارگران واحدهای مختلف پتروشیمی در شهرهای مختلف، و هم چنین درحال رونق بودن و سودآور بودن این رشته مهم، تاکنون به عنوان ظرفیت ها و امکانات مبارزاتی مورد تاکید قرار گرفته است.
دوم: اعتراضات کارگری پتروشیمی ها سه ویژگی برجسته را نشان می دهد: اولا: شمار کارگران شرکت کننده دراعتصاب و شمار کارگرانی که در هر اعتصاب و تجمع اعتراضی گرد هم می آیند دراین واحدها به گونه ای است که سرکوب را دشوارتر می کند و هزینه آن را بالاتر می برد. ثانیا: به علت مجتمع بودن در یک منطقه خاص، امکان ایجاد تحرک درون رشته ای را افزایش می دهد. ثالثا و درست به همین دلیل، امکان بیشتری برای همبستگی میان کارگران پیمانی و کارگران رسمی از یکسو و مجموعه کارگران معترض با کارگران واحدهای مجاور بوجود می آورد. مثلا خواست برچیدن شرکت های غارتگر پیمانکاری عنصر مشترک اعتراض کارگران 10 واحد مختلف پتروشیمی در ماههای اخیر بوده است. به این سه ویژگی باید تشکیل کمیته اعتصاب از سوی کارگران پتروشیمی، مقابله آگاهانه با شکاف بین کارگران قراردادی و پیمانی و پیگیری بر مطالبه اصلی را هم افزود که همه نشانگر آگاهی ستایش برانگیز کارگران است.
سوم: توجه به وضعیت کنونی جنبش کارگری نیز در چشم انداز اعتراضات پتروشیمی ها حائز اهمیت است و اعتراضات پتروشیمی ها را باید بربستر وضعیت کنونی جنبش کارگری دید. این وضعیت به فشرده ترین شکل به این ترتیب خصلت بندی می شود: رژیم هنوز ظرفیت زیادی برای تعرض به نیروی کار دارد، در حالی که مجموعه اعتراضات ماههای اخیر نشان می دهد که برای بخش قابل توجهی از نیروی کار شاغل در بخش پیمانی ظرفیت بسیار ناچیزی در تحمل شاق تر شدن شرایط کار باقی مانده است. تاثیر متقابل این دو ویژگی است که رژیم را واداشته است فعلا و پس از واکنش های اعتراضی وسیعی که طرح پیش نویس قانون کار برانگیخته بود، این طرح را تا حدودی عقب بکشد و لااقل در زمینه تصویب ضربتی آن عقب نشینی کند. پر شدن پیمانه صبر و تحمل کارگران را نیز می توان در اعتراضات کارگری دید. چندین سال است نیروی کارایران با شدیدترین نوع استثمارروبروست. بنا به آمارهای رسمی حدود 80 درصد نیروی کار کشور تحت نوع قرارداد موقت و سفید امضا و کار پیمانی قرار دارند و از هرنوع حقوقی که امروز کارگران در اکثر کشورهای جهان برخوردارند نیز محروم هستند. این محرومیت تنها شامل کارگران صنعتی نمی شود بلکه همه مزد و حقوق بگیران را دربرمی گیرد. هم چنین سالهاست که سیطره شرکت های پیمانکاری بر نیروی کار کشور شرایط برده واری را به طبقه کارگر ایران تحمیل کرده است. مجموعه این شرایط موجب شده است تا کارگران نسبت به این شیوه برده واراستثمار واکنش نشان دهند. در ماههای گذشته شاهد اعتراضات بسیاری ازجانب کارگران در شهرهای مختلف بوده ایم. بررسی این حرکات اعتراضی نشان می دهد درصد بالایی از کارگران شرکت کننده در اعتراضات کارگرانی با قرارداد موقت و پیمانی هستند و این در حالی است که در سالهای گذشته امکان شرکت این کارگران دراعتراضات بسیار محدودتر و فضا برای شکل گیری حرکتی موثر بسیار نامساعدتر بوده است.
اعتراض به شکل کار پیمانی البته تنها محدود به کارگران کارخانه ها نمی شود، بلکه قبل از مهرماه و در آستانه باز شدن مدارس اعتراضاتی از جانب معلمان خرید خدمتی و پیمانی در تهران و در برخی از شهرستانها صورت گرفت، که تجمع صدها معلم تهرانی و از استان کهگیلویه و بویراحمد در مقابل مجلس از نمونه های آن است. هم چنین تجمعات اعتراضی از پرستاران را در بیمارستانهای شریعتی و امام خمینی در تهران در مرداد ماه شاهد بودیم. همه این اعتراضات در بخشی از نیروی کار به وقوع پیوسته است که به صورت پیمانی کار می کنند. این اعتراضات حاکی از نارضایتی شدید در بخشی از طبقه کارگر است که به صورت پیمانی کار می کند و دیگر ادامه وضعیت فعلی را چندان ممکن نمی داند و درست به خاطراین ناممکن بودن در وضعیت فعلی چنین به نظر می رسد که این اعتراضات به سادگی فروکش کردنی نیست ودیر یا زود دوباره سر باز می کند. این مهم ترین نکته ای است که باید به آن توجه کرد. در چنین شرایطی ادامه مبارزات کارگران در پتروشیمی ها و جنوب کشور که درحال حاضر از پتانسیل بیشتری هم برخوردارند می تواند در محدود کردن هر چه بیشتر دایره استفاده کارفرمایان از کار پیمانی و قرارداد موقت و سفید امضا به جای استخدام رسمی بسیار موثر باشد.