۱۳۹۰ مهر ۲۹, جمعه

اهمیت سازماندهی حرکت های فراکارخانه ای در واحدهای متوسط تولیدی یادداشت کارگری مجله کارگری رادیو راه کارگر

مرور اعتراضات کارگری ماههای اخیر نشان می دهد که بخش عمده اعتراضات کارگری در واحدهای نسبتا کوچک یا متوسط صورت می گیرد. دو مطالبه اصلی کارگران این واحدها، پرداخت دستمزدهای معوقه و تامین شرایط ادامه کار است. زیر عنوان عمومی "تامین شرایط کار" طیفی از مطالبات مشخص و موردی مطرح است که بسته به وضعیت کارگاه یا کارخانه متفاوت است: نظیر اعتراض به انحلال شرکت، تعدیل نیروی کار قراردادی و مقابله با سیاست های مدیریت و کارفرمایان. اعتراضات این بخش از نیروی کار کشور با این که بدنه اصلی اعتراضات کارگری را تشکیل می دهد غالبا به نتایج مثبتی نمی انجامد.


بسیاری از این دست اعتراضات پس از چند سال پیگیری موردی سرانجام به فروپاشی واحد تولیدی، پراکنده شدن کارگران و پرتاب شدن آنان به صف بیکاران منجر می شود؛ یا خواست مدیریت با اخراج کارگران و جایگزینی آنان با کارگران جدید با شرایط کار شاق تر و دستمزدهای ناچیزتر تحقق می یابد. محدودیت شمار کارگران این واحدها و فقدان تاثیرگذاری تولید در هر واحد در کاهش نقش و نتایج اعتراض کارگران این واحدها تاثیر تعیین کننده ای دارد. در چنین شرایطی تنها فراتر رفتن اعتراض از سطح هر واحد و پپوند آن با اعتراضات سایر کارگران همان رشته است که می تواند نتیجه غم انگیز این نوع اعتراضات را تا حدودی تغییر دهد. تجربه نشان می دهد که هر قدر شمار معترضان بیشتر، زمان اعتراض طولانی تر و شکل اعتراض موثرتر باشد، به همان میزان امکان قرار گرفتن حرکت زیر نورافکن رسانه ها و شکل گیری همبستگی سایر کارگران نیز بیشتر است. اما اعتراض فراکارخانه ای نمی تواند تنها در نتیجه ابتکار و خلاقیت کارگران ناراضی واحدهای متوسط مجزایی شکل بگیرد که از سر ناچاری در کارخانه خود دست به تحصن دست می زنند یا نمایندگان شان را برای شکایت به جلوی مجلس می فرستند؛ یا بارها جلوی فرمانداری ها تحصن می کنند. حتی تجربیات تلخ کارگران بسیاری از این واحدها تاکنون نتوانسته است گرایش به حرکت فراکارخانه ای را در آنها ایجاد کند. اخبار کارگری بندرت نمونه ای از این نوع حرکت ها در سطح واحدهایی با متوسط 200 تا 400 کارگر نشان می دهد. حتی در مواردی که دو عامل اشتراک در رشته کار و بحران عمومی در رشته مورد نظر کاملا آشکار است/ نظیر واحدهای نساجی/ گرایش به حرکت های فراکارخانه ای در کارگران بشدت ضعیف است. در حقیقت حرکت های فراکارخانه ای از درون اعتراضات خودانگیخته کارگران واحدهای منفرد تولیدی به دست نمی آید، بلکه این نوع اعتراضات بیشتر نیازمند سازماندهی آگاهانه نیروی کار است. اما اعتراض فراکارخانه ای نیز فقط زمانی ممکن است در کانون توجه سازمانگران اعتراضات کارگری قرار بگیرد که اطلاعات کافی از وضعیت اشتغال، مطالبات کارگری، روحیه و موقعیت کارگران واحدهای رشته مورد نظر، نوع قراردادها، نسبت کارگران استخدامی به قراردادی و نظایر آنها در دست باشد. چنین حجمی از اطلاعات دقیق را تنها از درون خبرهای تحریف شده و سانسور شده رسانه های رسمی رژیم نمی توان به دست آورد، و تنها با جمع بندی سالانه این نوع خبرها نمی توان کسب کرد. بنابراین تمرکز فعالین کارگری بر ارتباط با این واحدها، اطلاع رسانی مستقل از موقعیت آنها و گسترش دامنه خبررسانی مستقل از وضعیت این واحدها گام مقدماتی در سازماندهی هر حرکت فراکارخانه ای در رشته های واحد کار است. اگر این تمرکز ایجاد شود وضعیت فعلی که در آن ارتباطات با کارخانه ها بیشتر خصلت تصادفی، واکنشی، موردی یا ناپایدار دارد تغییر می کند و به تدریج جای خود را به کار نقشه مند، ارتباطات پاپدار و برنامه ریزی کنشگرانه می دهد. اگر این تمرکز در کانون توجه قرار گیرد، تنها حادثه و اعتراض نیست که وضعیت یک واحد تولیدی را به موضوعی مورد توجه سازمانگران و فعالین کارگری تبدیل می کند، بلکه گردآوری اطلاعات دقیق از وضعیت این واحدها و ارتقا دائمی سطح شناخت از شرایط و خواست های کارگران، به جزئی طبیعی از فرایند زندگی و مبارزه کارگری و محتوای نقشه تدارک آرایش سراسری نیروی کار کشور تبدیل می شود. نباید فراموش کرد که واحدهای متوسط تولیدی در ایران بخش مهمی از نیروی کار کشور را در خود گرد آورده اند. آرایش طبقاتی کار در برابر دولت و سرمایه بدون به میدان کشیدن این بخش از نیروی کار کشور و بدون سازمان یابی آن تصور ناپذیر است. سازماندهی اعتراضات فراکارخانه ای و نقشه راه ناظر بر آن به همین دلیل اهمیت اساسی دارد و شایسته است به موازات نقش و جایگاه این بخش از طبقه کارگر، در برنامه پیشروی به سوی سازمان یابی طبقه کارگر از نقش و جایگاه شایسته برخوردار شود.