در حالی که احمدی نژاد، که خود را سیاست مداری هوشمند و بی همتا زمانه می داند و سرگرم معرفی "تمبر احمدی نژاد " است و با جولان دادن در رسانه ها، تمبر هایش را به رخ رقبایش می کشد، علی خامنه ای ازاحتمال انتخاب مسئولان قوه مجریه کشورنه از طریق رای مستقیم، بلکه از طریق رای نمایندگان مجلس سخن به میان می آورد. وی درجریان سفرش به کرمانشاه گفته است : "در شرايط فعلی نظام سياسی کشور، رياستی است و رییس جمهور با انتخاب مستقيم مردم برگزيده میشود که شيوه خوب و مؤثری است اما اگر روزی در آينده احتمالا دور، احساس شود که نظام پارلمانی برای انتخاب مسئولان قوه مجريه بهتر است هيچ اشکالی در تغيير ساز و کار فعلی وجود ندارد."
حکومت اسلامی که براساس قانون اساسی اش، خود را جمهوری اسلامی نامگذاری کرده بود و سپس در همان قانون کذایی اش، اصل ولایت فقیه را نیز بر آن افزود بود، به یک نظام حکومتی عجیب و غریب رسمیت بخشید که بشدت متناقض از آب در آمده بود. جمهوریت در کنار اسلامیت آن، که تا همین جایش هم بشدت مشکل آفرین بود، با استقراریافتن نهاد ولایت فقیه و تبدیل شدن آن به اساس نظام، کل سیستم رابه دامن یک بحران همه جانبه و علاج ناپذیری گرفتار ساخت. بحرانی که حکومت اسلامی هرگزنتوانست از آن خلاصی یابد و مدت هاست که نه تنها طرفداران نظام را در بر گرفته بلکه وفاداران به مرکزی ترین هسته های حکومتی را در برابر یکدیگر قرار داده است. تاجایی که احمدی نژاد و خامنه ای و پیروانشان، در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند.
اما رژیم اسلامی برای فریب مردم بود که جمهوریت را وارد قانون اساسی کرد. می خواست با فریب مردم، رییس قوه مجریه را برگزیده آنان جا بزند و برای خودش مشروعیت بتراشد. همان طور که همین هدف رابا براه انداختن نمایش های انتخاباتی مجلس دنبال می کرد. ولی گذشت زمان نشان داد که برای همیشه نمی توان مردم را فریفت. رژیم اسلامی سال هاست که دریافته مردم ازماهیت سراسر سرکوب گرانه و وحشیانه اش آگاهی یافته اند و دربرابرآن دست به مبارزه و مقاومت می زنند. حکومت مخصوصا درجریان انتخابات ریاست جمهوری سال هشتادوهشت به طور قطع دریافت که حتی براه انداختن نمایش های انتخاباتی کنترل شده نیز می تواند به ناآرامی های بزرگ و شورش های مردمی بر علیه نظام منجرشود. بی جهت نبود که خامنه ای در باره عواقب در گیری های جناحی در انتخابات مجلس آینده برای رژیم، هشدارداد.
بنابرهمه این حقایق است که در حالی که نقش ووزن نهاد ولایت فقیه در نظام حکومتی هر چه بیشتر افزده می شود، سیستم های انتخاباتی نمایشی و از جمله سیستم انتخاب مستقیم رییس جمهوری - که آن هم بسیار کنترل شده انجام می گیرد - دارد مورد تهدید قرار می گیرد. اگراوضاع به همین منوال پیش برود، بزودی دیگر اثری حتی از این نمایش ها ی انتخاباتی باقی نخواهد ماند. رژیم اسلامی بیش ازگذشته به سوی یک حکومت مطلقه استبدادی بر پایه قدرت بدون حد و مرز ولایت فقیه گام بر می دارد. به قول حميدرضا کاتوزيان، نماینده تهران درمجلس اسلامی: " اخيرا نظريه ای بين صاحبنظران سياسی مطرح شده مبنی بر اينکه به دليل برخورداری از نعمت ولايت فقيه و رهبر معظم انقلاب ديگر نيازی به رییس جمهور در کشور نيست. "
اما مشکلات رژیم اسلامی حذف این نهاد ویا آن اصل قانون اساسی نیست و تغییرات در این زمینه ها حکومت را ازتناقضات و بن بست های بیشمار نخواهد رهانید. مشکل اصلی خود نظام قرون وسطایی رژیم اسلامی است که درقرن بیست و یکم می خواهد حافظ نظام سرمایه داری بر اساس قوانین وحشیانه عهد عتیق باشد. بنابراین، تا این نظام پا برجاست، مقاومت و مبارزه روزانه میلیون ها نفر از مردم با آن، در کوچه و خیابان، در محل کار و مدارس و دانشگا ه ها ادامه خواهد داشت و منازعات بی پایان در میان باندهای حکومتی جزیی جدایی ناپذیر آن خواهد بود.
پنج شنبه 28 مهر ۱۳۹۰ برابر با 20 اکتبر ۲۰۱۱