۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

حکومتی که هرچه بیشتردربرابراکثریت مردم قرارمی گیرد یوسف لنگرودی

باگذشت تنها پنج روز ازاعلام و اجرای رسمی و سراسری طرح حذف یارانه ها، ابعاد هولناک این پروژه و آثار مخرب آن برزندگی زحمتکشان ایران دارد به سرعت خود را نشان می دهد. در نخستین روز اجرای برنامه جدید اقتصادی، بهای سوخت بشدت بالا رفت و گازوییل که قبلا 16.5 تومان بود ناگهان به 21 برابرقیمت یعنی 350 تومان درهرلیترافزایش یافت و بنزین نیزاز 100 تومان به 700 تومان درهر لیتر رسید. سرنوشت بهای آب، گازوبرق مصرفی مردم نیز بهتراز این نیست و هر کدام از این اقلام چندین برابر افزایش یافتند.


قیمت بسیاری از کالاهای اساسی مورد نیاز مردم، هر روز در حال بالارفتن است و نرخ کرایه اتوبوس و تاکسی نیزعملا چندین برابر شده است. تنها3روز از اعلام حذف یارانه ها نگذشته که قیمت نان از 50 تا 70 تومان به 300 تومان رسیده است. این ها همه تنها آغاز ماجرا و فقط" نوک کوه یخ" بوده و تردیدی نیست که قیمت ها ی تمام کالاها و خدمات به گونه ای افسار گسیخته افزایش خواهد یافت. برای مثال قیمت نان درحد همین 300 تومان نخواهد ماند زیرا با در نظر گرفتن افزایش سایر هزینه ها ازجمله سوخت، آرد و غیره، طبیعی است بهای نان به بالاتراز500 تومان نیز برسد و حتی برخی معتقدند تا 700تومان افزایش خواهد یافت.

این ها همه در حالی است که از افزایش دستمزد کارگران ، کارمندان و زحمتکشان در بخش های تولیدی وخدماتی خبری نیست و کمک های ناچیزنقدی دولت نیز که تنها برای فریب عمومی وعقب انداختن خشم مردم برنامه ریزی شده، به هیج وجه جواب گوی افزایش شدید قیمت ها نیست. مردم با برداشت و مصرف این مبلغ ناچیز به خوبی در خواهند یافت ماجرا از چه قرار است و حاکمان چگونه دروغ های بیشرمانه و بزرگی را برای غارت و چپاول آنان سرهم بندی کرده اند.

پروژه حذف یارانه ها آن هم در شرایطی که اقتصاد کشور عملا در ورشکستکی قرار دارد واز بیکاری و تورم شدید رنج می برد، پیامدهای وخیمی در بسیاری ازحوزه ها خواهد داشت. مثلا درحوزه آموزش و بهداشت عمومی که هم اکنون نیزدرسطح نازلی قراردارند، وضعیت بسیاربدترخواهد شد. شمارزیادی ازخانوارهای زحمتکش، توان تامین مخارج آموزشی فرزندان خود را نخواهند داشت و با افزایش شدید قیمت دارو وخدمات درمانی، افراد و بیماران کم در آمد قادر نخواهند بود تا هزینه های درمانی خود را تامین کنند. کودکان، زنان و کهنسالان از نظام بهداشتی ویران شده و گرانی شدید دارو درمان، بیشترین صدمه را خواهند دید. اوضاع برای مادرانی که به تنهایی اداره و سرپرستی کودکان خود را برعهده دارند، به یک کابوس واقعی تبدیل می شود. موج بیکاری، افزایش بی رویه فقر و فحشا و گسترش ترسناک بزه کاری و جنایت تنها بخشی از عوارض گریز ناپذیر جهنمی است که جمهوری اسلامی برای اکثریت مردم ایران تدارک دیده است. دراین میان مناطق حاشیه ای و بسیار فقیر کشور مانند بلوچستان و کردستان، بیشترین آسیب ها را خواهند دید. کشور تحت پوشش آزاد سازی قیمت هاواقتصاد بازارآزادونئولیبرالی، گرفتارسقوط آزادخواهد شد.



همه این مصیبت ها درحالی زندگی و معیشت مردم کشور را تهدید می کند که بنیان گذار این حکومت، یعنی خمینی، هنگام خیز برداشن به سوی قدرت، به مردم وعده آب وبرق مجانی را داده بود و رییس جمهورش قول داده بود پول نفت رابر سرسفره مردم خواهدآورد.

با وجود آن که پروژه حذف یارانه ها عوارض بسیار ناگواری بر روی جامعه خواهد گذاشت، اما دراین میان می تواند یک حسن بزرگ نیز داشته باشد : برای نخستین بار در ایران باعث شفافیت مبارزه طبقاتی خواهد شد و تدریجا تشدید قطب بندی های سیاسی طبقاتی متناظر با آن شکل خواهد گرفت و اکثریت مردم با تمام وجود معنای واقعی و عملی اقتصاد بازار آزاد و اقتصاد نئولیبرالی را درک خواهند کرد و جمهوری اسلامی نیز دیگر به سادگی نخواهد توانست در پشت مستضعف پناهی و دفاع از محرومان، سنگربگیرد و ماهیت واقعی حکومت، که مدافع نظام سرمایه داری است، هرچه بیشتر برملا خواهد شدودراین میان بی تردید برای نخستین بارمبارزات اجتماعی و مخصوصا مبارزه برای نان به نحو بی سابقه ای برجسته خواهد گردید وهمدوش بامبارزات سیاسی و ضداستبدادی قد علم خواهد کرد. همه این ها برای اولین باریک موقعیت بی همتا برای جنبش چپ و سوسیالیستی و پایه های اجتماعی آن یعنی کارگران و زحمتکشان مهیا خواهد کرد.

در هجوم گسترده و وحشیانه ای که با اسم رمز "هدفمند سازی یارانه ها" به معیشت و سفره خالی مردم صورت گرفته، این تنها مخالفان نظام سرمایه داری و طرفداران عدالت اجتماعی هستند که درکناراکثریت محروم واستثمارشونده قراردارند و برای دفاع از موجودیت و منافع طبقاتی آنان ایستادگی می کنند و می جنگند.

هنگامی که حکومت، کشور را به یک پادگان بزرگ نظامی تبدیل کرده و نیروهای بزرگ سرکوب وسازماندهی شده را آماده نموده تا هرنوع اعتراض مردمی را به شدت درهم بکوبد، هنردرست مبارزه کردن اهمیت زیادی پیدا می کند. پرهیز ازحرکات و اعتراضاتی که منجر به سرکوب وافزایش تلفات مردمی شود بسیارحایزاهمیت است. نافرمانی عمومی و مدنی، برپایی اعتصاب عمومی و سراسری و مخصوصا شانه خالی کردن از پرداخت حامل های آب، برق و گاز، از جمله روش هایی است که مردم می توانند درعقب نشاندن حکومت و پیشروی خود ازآن استفاده کنند.

فراموش نباید کرد که اکنون همه چیز بستگی به نتیجه نبردی خواهد داشت که در برابرمان قرار دارد. هوشیاری جریان های چپ و نیروهای واقعا دمکراتیک، فعالان سیاسی و رهبران مبارزات مردمی و کارگری ایران با مداخله موثردر مبارزات زحمتکشان می توانند رژیم ولایت فقیه را که چنین وحشیانه برای نجات خودش و نظام سرمایه داری به جان مردم افتاده، به عقب نشینی و شکست وادارند. در این نبرد اگر جمهوری اسلامی بتوانداز پس مردم برآید و به هدف های ارتجاعی خود دست یابد، زیانی بزرگ و تقریبا جبران ناپذیری به کارگران، زحمتکشان و پابرهنگان وارد خواهد آمد و چیزهای بسیاری از دست خواهد رفت و کشور وجامعه هر چه بیشتر دچار انحطاط و تباهی خواهد شد و بیم آن وجود دارد که حتی طبقه کارگر با نوعی ازهم گسیختگی مواجه شود.

به نظرمی رسد که دیگر حد وسطی وجود ندارد وروند تحولات به گونه ای سیر می کند که دو راه و دو آلترناتیو اصلی تدریجا صراحت بیشتری می یابند و تناقضات موضع میانه تحمل ناپذیرتر می شوند و همه ناگزیر می شوند تکلیف خود را روشن سازند که در کدام سو خواهند ایستاد : یا درطرف بربریت درقالب سرمایه داری لجام گسیخته وحکومت هارو بشدت سرکوب گرآن یعنی جمهوری اسلامی، ویادرسمت آزادی و تحولات عمیق اجتماعی که کارگران وهمه ستمدیدگان پایه و ستون اصلی آن را تشکیل می دهند وچپی که خود را نسبت به آن متعهد می داند وبرای پیروزی اش می جنگد. دیگر نمی توان بین دو صندلی نشست.



پنجشنبه - دوم دی هزارو سیصد و هشتادونه