۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

طرح برچیدن یارانه ها سرنوشتی بهتر از سهام عدالت و بنگاههای زودبازده نخواهد داشت نوید مهرآذر

طرح برچیدن یارانه ها که بخش هایی از آن در شرایط ادامه ابهام آفرینی در مورد جزئیات و ویژگی های دقیق بخش های دیگرش عملا به اجرا گذاشته شده، فاجعه ای است که با عبور از نارضایتی پراکنده به نافرمانی سازمان یافته در سطح مناطق کار و زیست زحمتکشان می شود با آن مقابله کرد.


تبلیغات دولت در مورد بهبود وضع معیشتی مردم در صورت اجرای این طرح یک دروغ بزرگ است و سرنوشتی بهتر از دو طرح بزرگ دیگر احمدی نژاد ندارد. از میان این طرح های عوام فریبانه پرسروصدا یکی طرح سهام عدالت بود؛ طرحی که حالا حتی بخشی از مخالفان داخلی احمدی نژاد نیز می گویند که با وجود آن همه هیاهو در باره آن در حقیقت یک رشوه تبلیغاتی برای خرید رای بوده و جمع بندی داده های آماری خود دولتمردان رژیم در باره سرنوشت این طرح نشان می دهد که پشت همه گردو خاک تبلیغاتی صورت گرفته، وجه نقد داده شده در قالب این سهام عملا چیزی کمتر از معادل یک و نیم کیلو گوشت گوسفند بوده و تازه همین هم حالا ماههاست بکلی متوقف شده است. دومین طرح بزرگ احمدی نژاد که قرار بود نشانه عدالت ورزی دولتش باشد طرح ایجاد بنگاههای زودبازده بود. اما طرح بنگاه های زودبازده که طرحی بود برای اشتغال زایی و در اسفند سال ۸۴ کلید آن از طرف دولت احمدی نژاد زده شد؛ به گل نشسته است و باد به دست مردم رسیده است. به بهانه ایجاد اشتغال 20 هزار ميليارد تومان، معادل21 ميليارد دلار سرمابه هزينه کردند، اما این طرح نه تنها نتوانست رقم بيکاري کشور را کاهش دهد، بلکه با افزايش نقدينگي و ايجاد تورم، طبقات ضعيف جامعه را که قرار بود شغلي از اين رهگذر بيابند، بيشتر تحت فشار قرار داد و خود باری شد بر دوش مردم.
رژیم جمهوری اسلامی که دو پایش بر دروغ و تقلب راه می رود، هرگز آمار و اعداد واقعی را بیرون نمی دهد .اما حتی همان آمارهای رسمی نیز شکست این طرح را نشان می دهد. براساس جمع بندی این آمارهای متناقض، طرح بنگاههای زودبازده از 4 تا 38 درصد انحراف داشته و میزان شغلی که ادعای ایجاد آن از سوی مسوولین دولتی مطرح شده، بین 900 هزار تا 1 ميليون و 200 هزار نفر بوده است. براساس روایت خود رژیم، عملکرد بنگاه هاي زودبازده از اسفند ماه 84 تا پايان فروردين ماه 88 نشان مي دهد، از 491 هزار و 306 طرحي که به بهره برداري رسيده، 946 هزار و 132 شغل در قالب بنگاه هاي زودبازده از ابتداي اجراي طرح تا پايان فروردين ماه 88 ايجاد شده است. حتی اگر همین روایت را مبنا قرار دهیم معلوم می شود که مهار بیکاری در قالب اجرای این طرح محقق نشده زیرا در همین بازه زمانی چهار ساله، حدود 4 ميليون و 200 هزارنفر به جمعيت فعال کشور افزوده شد و تعريف فرد شاغل از فردي که بايد 2 روز در هفته کار مي کرد به فردي با 2 ساعت کار در هفته تنزل يافت، که خود اين نکته به تنهايي 1 تا 2 درصد آمار بيکاري در کشور را کاهش ميدهد.
با در نظر داشتن تعداد شغل های ایجاد شده و افزایش جمعیت و عدم تناسب این طرح با نیازهای رشد جمعیت جامعه، توجه به دو نکته اهمیت دارد
اولا، تعداد زیادی از بنگاه های زودبازده به دلیل عدم تولید و ورشکستگی با عدم باز پرداخت وام ها روبرو بوده اند و کارشان به تعطیلی کشیده شده است. در حقیقت ایجاد اشتغال پایدار نمی تواند در شرایط فقدان استراتژی جامع توسعه محور، به شیوه ضربتی متحقق شود.
ثانیا، هیچ نظارت مستقل توده ای؛ هیچ فشار اجتماعی سازمان یافته ای از سوی توده بیکاران، یا حتی نظارت موثری از سوی سازمان ها و نهادهای وابسته به حاکمیت نظیر مجلس یا دیوان محاسبات بر نحوه هزینه کرد و اجرائیات طرح وجود نداشت. در نتیجه بخش اصلی وام ها به جیب وابستگان رژیم رفت؛ سیستم بانکی به گاوی شیرده تبدیل شد که از سوی همین وابستگان رژیم درشهرستان ها تا سرحد امکان دوشیده شد و وقتی در واکنش به این مصادره فجیع تدریجی، حتی از نظر تسهیلات دهی "سه قفله " شد بازهم پنجاه میلیارد دلار طلبکار شد که تا به امروز بازپرداخت نشده است. معلوم شد که پنجاه درصد کل تسهیلات بانکی که در قالب طرح اشتغال از طریق بنگاههای زودبازده داده شد در اختیار 168 نفر قرار گرفته است. و معلوم شد که کل این طرح تنها بهانه ای تازه بود برای انباشت هر چه بیشتر ثروت از سوی باند حاکم و رشوه دهی به لایه محدود دسته های ضربت آن.
سرنوشت دو طرح کلان دولت احمدی نژاد، یعنی سهام عدالت و ایجاد اشتغال از طریق بنگاههای زودبازده که هر دو نمادهای اصلی سیاست این دولت و نمودهای کلان مهرورزی و وعده آوردن پول نفت بر سر سفره های مردم بوده اند، جای تردیدی باقی نمی گذارد که طرح برچیدن یارانه ها هم سرنوشت بهتری نخواهد داشت. با این طرح تنها می خواهند سفره کارگران و زحمتکشان را، خالی تر از گذشته کنند. با توجه به سرنوشت این طرح های پر خرج شکست خورده، طرح برچیدن یارانه ها در همه ی اجزای آن فاجعه سیاه دیگری است برای اکثریت مردم ایران.