مسبب اصلی تحریم ها دستگاه ولایی و دولت پادگانی اش هستند و نمی توانند با فراافکنی و دروغ گویی و لاف زنی بلای خانمانسوزی را که به جان مردم ایران انداخته اند پنهان کنند. اعتراض به تحریم ها قبل از هر چیز اعتراض به همین رژیم و سیاست های ماجراجویانه آن است.
وبلاگ رادیو راه کارگر: فراافکنی! فراافکنی! لاف زنی و دروغ گویی. این هاست برخوردهایی که پس از تصویب تحریم های جدید اتحادیه اروپا در بروکسل از سوی مسوولان و دولتمردان و یا در حاشیه آن صورت گرفته است. رحیم مشایی رییس دفتر احمدی نژاد در یک اظهار نظر در باره تحریم ها و عواقب آن برای کشور گفته است: قطعنامه پنجم جوكي است كه كسي براي آن تره خرد نميكند. او با گزافه گویی مشمئزکننده ای مدعی شده که قطعنامه چهارم زماني صادر شد كه ديپلماسي آمريكايي در برابر ديپلماسي ايراني زانو زده بود.
احمدی نژاد که در همدستی با خامنه ای طناب تحریم های مضاعف و بی سابقه اتحادیه اروپا را به گردن مردم ایران انداخته تا برای غارت بیشتر دارایی های ملی از سوی پاسداران و افزایش قدرت آنها و سرکوب صدای حق طلبی مردم ایران به بهانه وابستگی به بیگانگان بهانه بیشتری داشته باشد در تازه ترین سخنانش خطاب به کشورهای غربی می گوید: ايران نماد يك موج انساني و تمدني جديدي است كه دنيا را فرا خواهد گرفت، بعد شما ميگوييد ايران را تحريم كرده و كشتي و هواپيماهاي آن را بازرسي خواهيم كرد؟ شما با اين كارها نميتوانيد مقابل اين موج را بگيريد.”
او در توضیح منظورش از موج می گوید که “زمان عدالت جهاني به زودي زود فرا خواهد رسيد” که اشاره ای است به ظهور مهدی امام دوازدهم شیعیان. به عبارت دیگر ملتی را به زجر تحریم های مرگبار محکوم می کنند و سرنوشت و آینده و موجودیت اش را به خطر می اندازند براساس یک خرافه مذهبی به نام عدالت جهانی امام دوازدهم شیعیان. و این درست در حالی است که حتی خود معتقدان به آن تعیین کنندگان زمان ظهور مهدی را شارلاتان می نامند. زجر و فلاکت و بدبختی نقد است، ظهور موجود موهوم افسانه ای که قرار است از طریق فرو بردن جهان در خون تا زانوی اسبش عدالت را به ضرب شمشیر برقرار کند، تماما نسیه است. فقط افرادی که از نظر فکری دچار جنون شده اند و ارتباط خود را با واقعیت به طور کامل از دست داده و نیازمند درمان روانی هستند می توانند یک افسانه تاریخی را به فاکتور داغ سیاسی و منشا اقدام عملی در مناسبات جهانی تبدیل کنند. اگر چه سخنان بسیاری در باره دیدگاههای خرافی احمدی نژاد انتشار یافته است اما چه این سخنان حقیقت داشته باشد چه تنها تکیه گاه فکری شارلاتانیستم و پوپولیسم وی باشد نتیجه یعنی تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران غیرقابل انکار است.
یک هفته پیش وزارت نیرو اطلاعیه ای منتشر کرد که در آن در واقع به زبان بی زبانی به شهروندان و به کارکنان و مدیران واحدهای صنعتی استان تهران گفته بود که توان تولید برق کشور محدود است و پیک مصرف اگر از حد پیش بینی شده این وزارت خانه بالاتر برود برق به صورت خود به خود و منطقه به منطقه قطع می شود. گزارش رسانه ها حاکی از آن بود که قطع پی در پی برق تنها در شهرک های صنعتی استان تهران روزانه یک میلیارد تومان خسارت به صنایع نیمه جان کشور وارد کرده است. آنوقت درست در همین شرایط رضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد مدعی شده است: توان بالای کشور در تولید برق موجب افتخار و سربلندی ما است و ایران می تواند قدرت اقتصادی خود را به تمام دنیا انتقال دهد.
رحیمی که پرونده فساد مالی شش میلیارد دلاری او با مداخله پشت پرده خامنه ای مسکوت مانده است آشکارا و عامدانه در مورد وضعیت برق ایران دروغ می گوید. همین دروغ را احمد جنتی، رییس شورای نگهبان که به خاطر قتل دو جوان بیگناه به دست دستگاه قضایی به آنها دست مریزاد گفته بود در باره نامزدهای معترض به تقلب انتخاباتی گفت. او گفت: من سندهایی بدست آورده ام که آمریکاییها یک میلیارد دلار به سران فتنه دادند. این موجود لعین میل ندارد به یاد بیاورد که افرادی را که به آنها اتهام دلار گرفتن از آمریکا زده سال گذشته از تایید شده گان همان شورای زیرنظر او یعنی شورای نگهبان بوده اند آن هم برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری همین نظام؛ و میل ندارد به یاد بیاورد که متهم شده گان رئیس مجلس همین نظام و نخست وزیر دوره نخست حاکمیت همین رژیم بوده اند. برای این ها که در قدرت مانده اند دیگر هیچ مرزی ارزش و تقدس ندارد و برای چند صباحی ماندن بیشتر بر اریکه قدرت به هر کاری دست می زنند. حتی تهمت وابستگی زدن به یاران و همکاران دیروزشان .
روش و منش حاکمان، زبان نفرت بارشان، عربده کشی ها و لاف زنی ها و عضله نشان دادن هایشان و فراافکنی هایشان و بدتر از همه دروغ های گوبلزی شان جایگاه استثنایی و ویژه آنها را در جامعه نشان می دهد. چنین به نظر می رسد که پس مانده های متعفن و تخمیر شده ی بدترین زباله های فکری برجای مانده از لایه های گوناگون اجتماعی، در دولت احمدی نژاد و در سایر مصادر اصلی قدرت دور هم جمع شده اند. افرادی قشری و عقده ای با افکاری که از شیرابه های زباله های خانگی بدبوتر و از فضولات میکروبی بیمارستان های کشور خطرناک تر است، اکنون سرنوشت کشوری با جمعیت 75 میلیونی را به دست گرفته اند. سکان هدایت کشور در متن جایگاه بسیار حساس آن در خاورمیانه که کانون رقابت های داغ و خطرناک جهانی بر سر قدرت است به دست مشتی لات عربده کش، متجاوز جنسی، قاتل سنگدل و انتظاریون واپس گرا افتاده است که برای رسیدن به هدف هایشان به سادگی آب خوردن دروغ می گویند.
تحریم ها قتل عام خاموش گروگان های بیگناه دولت امنیتی/نظامی و دستگاه ولایی همدست آن آست.
تحریم هاگشودن چهارتاق درهای کشور بر روز خطر تجاوز و حمله نظامی به ایران است.
تحریم ها عامل فقر و انهدام بنیادی شیرازه های اقتصاد بیمار و بحران زده کشور است.
مسبب اصلی تحریم ها دستگاه ولایی و دولت پادگانی اش هستند و نمی توانند با فراافکنی و دروغ گویی و لاف زنی بلای خانمانسوزی را که به جان مردم ایران انداخته اند پنهان کنند. اعتراض به تحریم ها قبل از هر چیز اعتراض به همین رژیم و سیاست های ماجراجویانه آن است.
وبلاگ رادیو راه کارگر: فراافکنی! فراافکنی! لاف زنی و دروغ گویی. این هاست برخوردهایی که پس از تصویب تحریم های جدید اتحادیه اروپا در بروکسل از سوی مسوولان و دولتمردان و یا در حاشیه آن صورت گرفته است. رحیم مشایی رییس دفتر احمدی نژاد در یک اظهار نظر در باره تحریم ها و عواقب آن برای کشور گفته است: قطعنامه پنجم جوكي است كه كسي براي آن تره خرد نميكند. او با گزافه گویی مشمئزکننده ای مدعی شده که قطعنامه چهارم زماني صادر شد كه ديپلماسي آمريكايي در برابر ديپلماسي ايراني زانو زده بود.
احمدی نژاد که در همدستی با خامنه ای طناب تحریم های مضاعف و بی سابقه اتحادیه اروپا را به گردن مردم ایران انداخته تا برای غارت بیشتر دارایی های ملی از سوی پاسداران و افزایش قدرت آنها و سرکوب صدای حق طلبی مردم ایران به بهانه وابستگی به بیگانگان بهانه بیشتری داشته باشد در تازه ترین سخنانش خطاب به کشورهای غربی می گوید: ايران نماد يك موج انساني و تمدني جديدي است كه دنيا را فرا خواهد گرفت، بعد شما ميگوييد ايران را تحريم كرده و كشتي و هواپيماهاي آن را بازرسي خواهيم كرد؟ شما با اين كارها نميتوانيد مقابل اين موج را بگيريد.”
او در توضیح منظورش از موج می گوید که “زمان عدالت جهاني به زودي زود فرا خواهد رسيد” که اشاره ای است به ظهور مهدی امام دوازدهم شیعیان. به عبارت دیگر ملتی را به زجر تحریم های مرگبار محکوم می کنند و سرنوشت و آینده و موجودیت اش را به خطر می اندازند براساس یک خرافه مذهبی به نام عدالت جهانی امام دوازدهم شیعیان. و این درست در حالی است که حتی خود معتقدان به آن تعیین کنندگان زمان ظهور مهدی را شارلاتان می نامند. زجر و فلاکت و بدبختی نقد است، ظهور موجود موهوم افسانه ای که قرار است از طریق فرو بردن جهان در خون تا زانوی اسبش عدالت را به ضرب شمشیر برقرار کند، تماما نسیه است. فقط افرادی که از نظر فکری دچار جنون شده اند و ارتباط خود را با واقعیت به طور کامل از دست داده و نیازمند درمان روانی هستند می توانند یک افسانه تاریخی را به فاکتور داغ سیاسی و منشا اقدام عملی در مناسبات جهانی تبدیل کنند. اگر چه سخنان بسیاری در باره دیدگاههای خرافی احمدی نژاد انتشار یافته است اما چه این سخنان حقیقت داشته باشد چه تنها تکیه گاه فکری شارلاتانیستم و پوپولیسم وی باشد نتیجه یعنی تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران غیرقابل انکار است.
یک هفته پیش وزارت نیرو اطلاعیه ای منتشر کرد که در آن در واقع به زبان بی زبانی به شهروندان و به کارکنان و مدیران واحدهای صنعتی استان تهران گفته بود که توان تولید برق کشور محدود است و پیک مصرف اگر از حد پیش بینی شده این وزارت خانه بالاتر برود برق به صورت خود به خود و منطقه به منطقه قطع می شود. گزارش رسانه ها حاکی از آن بود که قطع پی در پی برق تنها در شهرک های صنعتی استان تهران روزانه یک میلیارد تومان خسارت به صنایع نیمه جان کشور وارد کرده است. آنوقت درست در همین شرایط رضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد مدعی شده است: توان بالای کشور در تولید برق موجب افتخار و سربلندی ما است و ایران می تواند قدرت اقتصادی خود را به تمام دنیا انتقال دهد.
رحیمی که پرونده فساد مالی شش میلیارد دلاری او با مداخله پشت پرده خامنه ای مسکوت مانده است آشکارا و عامدانه در مورد وضعیت برق ایران دروغ می گوید. همین دروغ را احمد جنتی، رییس شورای نگهبان که به خاطر قتل دو جوان بیگناه به دست دستگاه قضایی به آنها دست مریزاد گفته بود در باره نامزدهای معترض به تقلب انتخاباتی گفت. او گفت: من سندهایی بدست آورده ام که آمریکاییها یک میلیارد دلار به سران فتنه دادند. این موجود لعین میل ندارد به یاد بیاورد که افرادی را که به آنها اتهام دلار گرفتن از آمریکا زده سال گذشته از تایید شده گان همان شورای زیرنظر او یعنی شورای نگهبان بوده اند آن هم برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری همین نظام؛ و میل ندارد به یاد بیاورد که متهم شده گان رئیس مجلس همین نظام و نخست وزیر دوره نخست حاکمیت همین رژیم بوده اند. برای این ها که در قدرت مانده اند دیگر هیچ مرزی ارزش و تقدس ندارد و برای چند صباحی ماندن بیشتر بر اریکه قدرت به هر کاری دست می زنند. حتی تهمت وابستگی زدن به یاران و همکاران دیروزشان .
روش و منش حاکمان، زبان نفرت بارشان، عربده کشی ها و لاف زنی ها و عضله نشان دادن هایشان و فراافکنی هایشان و بدتر از همه دروغ های گوبلزی شان جایگاه استثنایی و ویژه آنها را در جامعه نشان می دهد. چنین به نظر می رسد که پس مانده های متعفن و تخمیر شده ی بدترین زباله های فکری برجای مانده از لایه های گوناگون اجتماعی، در دولت احمدی نژاد و در سایر مصادر اصلی قدرت دور هم جمع شده اند. افرادی قشری و عقده ای با افکاری که از شیرابه های زباله های خانگی بدبوتر و از فضولات میکروبی بیمارستان های کشور خطرناک تر است، اکنون سرنوشت کشوری با جمعیت 75 میلیونی را به دست گرفته اند. سکان هدایت کشور در متن جایگاه بسیار حساس آن در خاورمیانه که کانون رقابت های داغ و خطرناک جهانی بر سر قدرت است به دست مشتی لات عربده کش، متجاوز جنسی، قاتل سنگدل و انتظاریون واپس گرا افتاده است که برای رسیدن به هدف هایشان به سادگی آب خوردن دروغ می گویند.
تحریم ها قتل عام خاموش گروگان های بیگناه دولت امنیتی/نظامی و دستگاه ولایی همدست آن آست.
تحریم هاگشودن چهارتاق درهای کشور بر روز خطر تجاوز و حمله نظامی به ایران است.
تحریم ها عامل فقر و انهدام بنیادی شیرازه های اقتصاد بیمار و بحران زده کشور است.
مسبب اصلی تحریم ها دستگاه ولایی و دولت پادگانی اش هستند و نمی توانند با فراافکنی و دروغ گویی و لاف زنی بلای خانمانسوزی را که به جان مردم ایران انداخته اند پنهان کنند. اعتراض به تحریم ها قبل از هر چیز اعتراض به همین رژیم و سیاست های ماجراجویانه آن است.