۱۳۹۳ تیر ۳۱, سه‌شنبه

گفتگوی امیرجواهری لنگرودی در مجله کارگری با آقای محمود صالحی فعال عرصه کارگری و سخنگوی کمیته های « دفاع ازرضا شهابی » ، « دفاع از بهنام ابراهیم زاده »



گفتگوی امیرجواهری لنگرودی در مجله کارگری
با آقای محمود صالحی فعال عرصه کارگری و سخنگوی کمیته های
 « دفاع ازرضا شهابی » ، « دفاع از بهنام ابراهیم زاده »
 درباره
 آخرین وضعیت اعتصاب غذای رضا شهابی در چهل وهشتمین روز اعتصاب و دلنگرانی ازبی خبری وضعیت بهنام ابراهیم زاده


 یادداشت
تقدیم به رضا شهابی برای استقامت و پایداری اش
امیر جواهری لنگرودی


دوستان عزیز
همانطوری که می بینید من گفتگویم با آقای محمود صالحی را در 48 امین روز اعتصاب غذای رضا شهابی یعنی روز جمعه 27 تیر 93 بری مجله کارگری رادیو راه کارگر انجام داده ام .
رضا شهابی کارگر شناخته شده سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ، در پنجامین روز این حرکت یعنی روز یکشنبه 29 تیر به اعتصاب غذایش پایان میدهد!
در این اوضاع ویرانگر جهان هستی ، و خبر های مرگ آفرین مردم غزه و حوادث نکبت بار عراق و داعش، اوضاع بد زندان ها و شکنجه و تبعید زندانیان کارگر اززندانی به زندان دیگردر ایران ، دریافت خبری از این نوع – موفقیت نسبی اعتصاب غذا و پایان بخشیدن آن بعد از 50 روز- برایم بغایت خوشحالی آوربوده است .
همانطوری که در گفتگویم با آقای صالحی می بیند : ما نگرانی مان را با صدای بلند با آقای محمود صالحی دررابطه با اعتصاب غذای طولانی مدت رضا شهابی در میان گذاشتیم و ایشان هم استدلال خود را بیان داشتند. – که در همین گفتگو آمده است – حال من به عنوان یک مدافع جنبش کارگری از پایان اعلام اعتصاب غذای 50 روزه رضا شهابی ،و موفقیت آن به فراخور حالم خوشحالم .
امروز بیش از هر وقت دغدغه ام معالجه فوری و بازیافتن سلامتی او وآزادی بی قید و شرط رضا شهابی و همه یاران زندانی او و زندانیان سیاسی را طلب می کنم .
 باردیگر به خانواده رضا شهابی ، به فعالان کمیته دفاع از رضا شهابی و به جسارت محمود صالحی و ایستادگی اش درپذیرش مسئولیت سخنگویی «کمیته دفاع از رضا شهابی» و« کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده» ، این پیروزی آقا رضا شهابی را به همگان و بویژه به همسر مقاوم اش تبریک می گویم
با احترام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جمعه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۳
امیرجواهری : سلام دارم به شنوندگان مجله کارگری، امیر جواهری هستم با محمود صالحی سخنگوی دو کمیته «حمایت از رضا شهابی» و «بهنام ابراهیم زاده» گفتگو می کنم. ضمن سلام و درود به محمود صالحی عزیز خواستم که از آخرین وضعیت رضا شهابی  با خبر بشویم . واقعیت این هستش که آنقدر که مجبور شدن بعداز این اعتصاب غذای طولانی، رضا شهابی را به بیمارستان خمینی ببرند. عکس های آن در شبکه مجازی فیس بوک جهانی بازتاب پیدا کرد با دستهای زنجیر بدست آنجاست. این صحنه همه بیندگان آن فضای ناگوار را به غایت افسرده وخشمگین نمود و در خودش فرو برد که حتی یک زندانی کارگر را که به مانند میلیونها کارگر دیگر که برای بهره کشی از وجود آنها مجبورند که برای موجودیت خود دفاع بکنند.  این گونه دستهایشان را به تخت های بیمارستان می بندند. فضا را چگونه می بینید و وضعیت آنرا را در شرایط فعلی چطور برای شنوندگان ما بازتاب میدهید؟ 
محمودصالحی :با درود به شنوندگان شما و خود شما خسته نباشید. در حال حاضر رضا شهابی در بیمارستان امام خمینی می باشد و درمورد اعتراضات گسترده و پیگیریهای خانواده رضا شهابی بوده که امروز دستش را از تخت باز کردند و بدون دستبند و این اعتراضات و پیگیری خانواده به این شدت موجب شد، دستش را باز کنند و بدون دستبند و پابند در بیمارستان امام خمینی بستری می باشد و سرم بهش وصل شده ولی هنوز به اعتصاب غذای خود پایان نداده است. 

امیرجواهری :فکرمی کنید چرا که یک آدمی که برای معالجه به بسمارستان می برند، دستش به تختی که بایستی، بایستی تخت معاینه و تخت معالجه او ، تخت مدوا او باشه با قفل وزنجیر ببندند. چرا اینگونه است محمود عزیز؟ 
محمود صالحی:مشخص نیست که او تا کی در بیمارستان می ماند ،اما تنها چیزی که دکتر تجویز کرده دراین مدت باید در آرامش کامل باشه و حداقل بنا به تشخیص پزشک باید یک ماه در بیمارستان بماند تا اینکه از نظر جسمی و از نظر سلامتی به شکلی و فرمی  بیاورید تا ایشان را عمل جراحی کنند با توجه به اینکه رضا شهابی از ناحیه گردن مشکل دارد به همین دلیل به بیمارستان منتقلش دادند ما به دلیل اینکه در اعتصاب غذا بود از نظر جسمی توانایی نداشته دکتر هم از عمل جراحیش هم خوداری کرده و دکتر تجویز نموده است حداقل یک ماه تحت درمان باید باشه و در جایی بدون استرس باشه تا بخودش باید و سپس مورد عمل جراحی قرار می گیرد

امیرجواهری :خوب نیک در جریان هستی که در واقع پیگیری  مسائل در رابطه با بهنام ابراهیم زاده .پرسشم این استکه در رابطه با بهنام ابراهیم زاده چه خبر دارید. وضعیت او چگونه است .؟ چرا که بهنام نیز دربی خبری مطلق هست .
محمود صالحی:بهنام ابراهیم زاده به قول شما بی خبری مطلق هست از زمانی که به خانه اش حمله کردنند و تمام لوازم خانه اش را زیر و رو کردند و خانواده و زنش تهدید کردند به برخوردهای غیر انسانی از آن موقع در بیخبری مطلق بسر می بریم 

امیر جواهری :خوب چه چیز متوجه بهنام ابراهیم زاده است هم به خانه اش حمله می کنند و آن را از زندانی به زندان دیگرجابه جا می کنند که حتی همسرش از ملاقات آن محروم هست و شما هم به عنوان سخنگو او هیچ اطلاعی فراتر از او همگان دارند ،ندارید ؟
محمود صالحی :من شنیدم از زمانی که به  بند 350 زندان اوین حمله کردند درمرحله اول نیروهای امنیتی، زندانیان را مورد شکنجه قراردادند و به   آنها حمله کردند .اینها دراین یورش ،دوربین های مدار بسته داخل زندان را خاموش کرده بودند، به خاطر اینکه چیزی را ضبط نکند. بعد از ده دقیقه که زندانیان ازخواب بیدار شدند و به این اقدام اعتراض کردند که چرا حمله کردید و چرا زدید؟ آن وقت دوربین ها و چراغ ها راروشن کردند. آن خاموش کردن به این خاطر بوده که اگر کسی تحقیق و تفحص کرد تا ببنید چرا این زندانیان اعتراض کردند، سندی نباشد.درهمین رابطه برای بهنام ابراهیم زاده یک پرونده تشکیل دادند به خاطر اختلال در نظم زندان ، تا امروز که من با شما صحبت می کنم در بند 209 است . تا حالا هم چند دفعه ایشان را به دادسرای درمورد اختلال در نپم زندان ،تفهیم اتهام کردند. بهنام به همین دلیل هم ممنوع ملاقات بوده بعد از اینکه حمله به بند 350 کردند . خانواده اش را هم اسیر کردند و با رفتن به منزلش، وسایل خانه اش رازیر رو کردند به خاطر اینکه می گفتند خانه بهنام ابراهیم زاده در منزلش چیزهایی دارد.  این در حالی هست که بهنام ابراهیم زاده نزدیک چهار سال زندان می باشد و پانزده و شانزده ماه هم هست که به مرخصی نیامده است. حالا اینها چه جوری می دانند واز کجا می دانند که این زندانی ،چه چیزی در خانه اش دارد این رادیگر باید از خودشان سوال کرد! 

امیرجواهری :محمود صالحی عزیز بعنوان سخنگو دو کمیته انتظار تو در شرایط فعلی در وضعیتی که رضا شهابی دارد به سر می برد ودر اعتصاب غدای طولانی هست بی خبری از وضعیت بهنام ابراهیم زاده از شنوندگانی که صدای شما را با خودشان دارند، در شرایط فعلی چیست ؟
محمود صالحی :خوب طبیعی هست که انتظار ما اینکه از خواست و مطالبات کارگران زندانی و زندانیان سیاسی دفاع کنند یعنی کسانی که واقعا دلشان برای طبقه کارگر می تپد و می خواهند که این امروزهم طبقه کارگربتواند کاری در راستای مطالبات خودش بکند . باید آنها بتوانند این کارگران را تقویت بکنند. ببنید امروز دهها مورد هست که واقعا  کسانی که دستشان باز هست  و کسانی که می توانند به شکل های متفاوت به زندانی سیاسی و خانوادهایشان کمک کنند .همین امروز که من دارم صحبت می کنم. مشکلات عدیده ای متوجه خانواده های زندانیان سیاسی شده است . با توجه به اینکه این تورم سرسام آوری که در کشور ما وجود دارد این تورم باعث شده که حتی خانواده زندانی هم اگر بعضی مواقع  دو هفته بروند زندان به ملاقات. به دلیل اینکه هزینه ایاب و ذهاب خانواده زندانی خیلی بالاست همان خانواده زندانی داره کرایه خانه می دهد .داره بچه اش  پول می دهد که بفرستد مدرسه یا بفرستد دانشگاه. با توجه به اینکه نان آور خانواده اش در زندان است، طبعتا زندگی برایشان سخت است . اگر واقعا اینهایی که دلشان برای طبقه کارگر می سوزه ،حتی یک کم و حتی یک در صد، از تمام چیزهای که واقعا حدس می زند، یک درصدش را عملی کنند. در رابطه با مطالبات اقتصادی کارگران، بدون شک ،کس دیگری بغیرازآنها برای پشتیبانی خود نمی بینند. امروز دارم با شما صحبت می کنم کارگری که در زندان هست ، خودش در ماه سیصد هزار تومان هزینه داخل زندانی دارد.یعنی باید درماه سیصد هزار تومان هزینه کند. این زندانی واقعا باید این پول را از کجا بیاورد؟ این مهمه حالا نمی گویم ؛بچه ها کمک نکردند یا کاری نکردند.  متاسفانه دوستان ما که کمک کردند، به خانوداه های مشخصی کمک کردند. باید این کمک ها برای عام باشد برای عموم باشد. من نباید تفکیک کنیم. باید همه را یکجا نگاه کنیم. همه را به یک چشم نه اینکه به یک کسی زیاد کمک کنیم آنهایی که همه آنها ، چه انهایی که اعدامی اند. چه زندانی اند وهمین اینهایی که نمی توانند کرایه خانه اش بدهد .او هم زندانی هست، او هم از منافع طبقه کارگر دفاع کرده است. عضو تشکل کارگری بوده با توجه به تمام مشکلاتی که داره ، واقعا نمی تواند زندگی اش را اداره بکند. این حرف من برای دوستانی است  که واقعا قلبشان برای طبقه کارگر می سوزه .خواست ما از بورژوازی، سرمایه دارن و کارفرمایانی نیست که امروز درلباس کارگران امروز ظاهر شدند و حق کارگر را ضایع می کنند و در دنیای مجازی حرف های بزرگ بزرگ می زنند. درخواست من از آن آنهایی است که به وابسته به خودشانند و خود و خانواده هایشان  را با دسترنج خود زندگی شان رامی گذرانند . چنانچه آنها با دسترنج خودشان خانواده و  طبقه کارگر را یاری دهند. یاری دادن به کارگران و خانواده کارگر، بهترین نمونه است که به زندانی کارگردرزندان روحیه می دهد. این روحیه باعث می شود که خانواده ها از درخواست کمک از "کمیته امداد" نکنند. حالا ما داریم خانواده هایی که درخواست کمک از "کمیته امداد" کرده است . "کمیته امداد" اگر بهش کمک بکنه . درماه شاهد ده هزار تومان از این پول ها به خانواده اش می دهد یعنی کرایه ایاب و ذهاب یکبار یک نفر از تهران به کرج برای ملاقات زندانی اش ، همین .

امیر جواهری :محمود صالحی عزیز . ما به سهم خودمان نگران سلامتی آقا رضا شهابی هستیم .ما وظیفه خودمان می دانم که از رضا شهابی، از طریق شما تقاضا بکنیم؛ از آنجایی که بطور جدی سلامتیش درخطر می باشد به اعتصاب غذایش پایان بدهد. فرصتی برای جسم و جان خودش بطلبه و بتواند به امر مبارزه ادامه بدهد. باز هم تکرار می کنم که سلامتی رضا شهابی برای جنبش کارگری ایران مهم از آن چیزی هست که دشمنان طبقاتیش فرصتی بیابند برای از بین بردن او. آروزی همه ما به عنوان اخص فعالین کارگری اینکه از طریق شما که زبان گویای رضا شهابی و بهنام ابراهیم زاده هستید تقاضای ما را به آن منتقل بکنید تا با هم بتوانیم به شکل توامان صدای رسایی آن طبقه ای باشیم که برای بهتر زندگی کردنش، دارد مبارزه می کند . از شما برای پذیرش دعوت این گفتگو ممنون و سپاسگزارم. اگر نکته ای دارید من میکرفون را در اختیار شما قرار می دهم /
محمود صالحی : ببنید در انتها صحبتی داشتم با تمام دوستان که واقعا امروز در رابطه با اعتصاب غذا رضا شهابی صحبت می کنند. دوستان: ما هیچ وقت انتظار نداریم کسی برای مطالبات حقه خودش به بدن خودش اذیت بدهد .این اعتصابی که امروز رضا کرده ، یک اعتصاب غذای تحمیلی است. یعنی براو امروز تحمیل کردند . از این رو به زندانی که اعتصاب را بر او تحمیل کردند . نفر بغل دستی اش همه امکانات را دارد اما او ازتمام امکانات که در داخل زندان است، محروم می باشد.  ببنید از جمله این امکانات داخل زندان که زندانی را عاصی می کند تا دست به اعتصاب غذا بزنه، یکی قرار ملاقات ندادن و ندادن ملاقات استعقاقی. انتقال ندادن آنها برای عمل در نزد دکترهای متخصص. ندادن ملاقاتهای حضوری. پایان حبس برای کارگران زندانی.  تایئد نکردن حق مشروع آنها برای بهبودی ، ندادن ملاقات های خانوادگی و تبعید آنان  به زندانهای دیگر، باعث شده که زندانی دست به اعتصاب غذا بزند .من از تمام دوستانی که من میدانم تمام دوستان با توجه به اینکه رضا شهابی مدتی که در اعتصاب غذا می باشد همه نگرانند ونگران وضعیت جسمی رضا هستند. ما باید این حق را بخود رضا بدهیم اینکه تصمیم بگرید .دوستان رضا جان خودش را دوست داره .طبیعی هیچ انسان نیست در جامعه که به وجود خود نگران نباشه و جانش را دوست نداشته باشد. رضا جانش را دوست دارد. رضا خانواده اش را دوست دارد. رضا کارگران را دوست دارد. رضا دوست نداره بمیرد. اما وقتی چیزی را تحمیل می کنند ما باید این اجازه را به خودش بدهیم تا درموردش تصمیم بگیرد. این خیلی مهم است یک کارگری که این فشار متوجه او کردند . ما باید بپرسیم که چرا اعتصاب کرده است ؟  این همه ناعدالتی برعلیه زندانی کارگری شده است .برعلیه زندانیان سیاسی می شود، خوب طبیعی هست که داره براو این اعتصاب تحمیل می شود. نه اینکه فکرکنیم ، رضا جان خودش دوست نداشته باشد. خانواده اش را  دوست نداشته باشد . بنابراین ما باید این حق و اختیارات را در اختیار خودشان بگذاریم تا انتخاب کنند.  

امیرجواهری:کاملا درسته ، کاملا درسته . که او(رضا شهابی) به  خواست خودش، این اعتصاب را انتخاب نکرده بلکه براو تحمیل شده و مقاومتی که داره میورزه بخاطر شکستن این سطح تحمیل است. محمود عزیز؛ خطری که امروز رضا شهابی را تهدید می کند . این مسئولیت را بر عهده همه ما قرار می دهد که به هر طریق ممکنی از وی حمایت بکنیم .صدای حق طلبی این کارگر مبارز را به گوش سازمان ها و نهادهای کارگری جهان برسانیم .من از این طریق به سهم خودم و رسانه ما بعنوان مجله کارگری ، خودش این متعهد می داند که همواره صدای رسای  رضا شهابی ها باشد.
 از شما بازهم استمداد خودمان را تکرار می کنم . استدلال  شما کاملا استدلال درستی می باشد که باید او (رضا شهابی) انتخاب بکند، ولی ما هم دل نگران او، فرزندانش، همسرش و دیگر کس کار او هستیم .از شما بخاطر پذیرش دعوت ما به این گفتگو ممنون و سپاسگزارم 
محمود صالحی:خیلی ممنون

امیرجواهری :قربانت محمود جان. تشکر می کنم 
محمود صالحی :ممنونم امیر جان قربانت

ازرفیق اصغر ارسنگ، پناهنده سیاسی در دانمارک ، بابت پیاده کردن این گفتگو از فایل صوتی ، کمال تشکر را دارم
با احترام
امیر جواهری لنگرودی
دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۳ برابر با ۲۱ جولای ۲۰۱۴